ارزيابي ميزان مهارت مديريت زمان در افراد 12 تا 30 ساله و ارائه راهكارهايي براي تقويت آن

۱۲ بازديد
New layer...
ارزيابي ميزان مهارت مديريت زمان در افراد 12 تا 30 ساله و ارائه راهكارهايي براي تقويت آن

هدف از اين پايان نامه ارزيابي ميزان مهارت مديريت زمان در افراد 12 تا 30 ساله و ارائه راهكارهايي براي تقويت آن بصورت جامع و كامل و جامع و با منابع جديد مي باشد

دانلود ارزيابي ميزان مهارت مديريت زمان در افراد 12 تا 30 ساله و ارائه راهكارهايي براي تقويت آن

پايان نامه مديريت زمان پايان نامه مهارت مديريت زمان مهارت مديريت زمان جوانان مهارت مديريت زمان نوجوانان ميزان مهارت مديريت زمان در جوانان ميزان مهارت مديريت زمان در نوجوانان ميزان مهارت مديريت زمان در افراد تقويت مهارت مديريت زمان در نوجوانان و جوانان ميزان مهارت مديريت زمان در نوجوانان و جوانان
دسته بندي روانشناسي،علوم تربيتي واجتماعي
فرمت فايل doc
حجم فايل 395 كيلو بايت
تعداد صفحات فايل 254

دانلود پايان نامه كارشناسي ارشد رشته روان‌شناسي تربيتي

ارزيابي ميزان مهارت مديريت زمان در افراد 12 تا 30 ساله و ارائه راهكارهايي براي تقويت آن

 
 
 
 
 
 

بيان مسئله

     زمان، ارزشمندترين سرمايه هر فرد، گروه و سازمان است. در واقع تنها سرمايه برگشت ناپذير در اختيار انسان، زمان است، زيرا توليد پول، ماشين ، فناوري و حتي نيروي انساني، وابسته به صرف وقت و تأمين زمان است همجنين تنها سرمايه غيرقابل خريداري و غيرقابل توليد و بازيافت، زمان مي‌باشد. براي هر فردي در همه عرصه‌هاي زندگي وقت ارزشي فرا طلايي دارد ، به جهت تغييراتي كه در دهه‌هاي اخير در عرصه علوم و فنون انجام شده، زمان اهميت بيشتري يافته و مردم مجبور هستند با سرعت بيشتري كارهاي خود را انجام دهند، به همين دليل لزوم مديريت زمان، بيشتر احساس مي‌شود.( در حقيقت مديريت زمان يكي از راهبردهاي مؤثر در جهت كاهش ميزان اتلاف وقت است ، هدف آن جلوگيري از اتلاف وقت و نظم دادن كارها است (هاشمي‌زاده، 1385)).

 

همچنين با توجه به اينكه زمان، يك منبع محدود به شمار مي‌آيد لزوم مديريت آن به خصوص در محيط‌هاي آموزشي براي دانش‌آموزان (نوجوانان و جوانان) از اهميت بالايي برخوردار است، به طوري كه به منظور كسب موفقيتهاي تحصيلي بايد از كارهاي غيرمهم صرف نظر كرد و كارها را الويت‌بندي نمود.دوره نوجواني و جواني يكي از مهمترين و بحراني‌ترين زمان زندگي هر فرد محسوب مي‌شود.طبق تعريف سازمان ملي جوانان، افراد 11تا29 سال نوجوان و جوان محسوب مي شوند.   

 

نوجوان از دوره كودكي گذر كرده و وارد مرحله نويني از زندگي مي‌شود، ورود از دوره كودكي به دوره نوجواني ،فرد را با مسائل و مشكلات فراواني مواجه مي‌كند. بررسي اين مسائل و مشكلات در دنياي امروز از پيچيدگي خاصي برخوردار است ، بررسي اين مسائل و مشكلات مستلزم بررسي همه جانبه نسلي است كه در حال دگرگوني عميق شخصيتي است و براي سازگاري، از هيچ تلاش و كوششي دريغ نمي‌كند . با توجه به اينكه تمامي قواي زيستي، روحي، رواني، فكري و عاطفي فرد از دوران بلوغ دچار تغيير و تحول مي‌شود، لازم است كه به نوجوانان درخصوص مديريت برخود (مديريت بر زمان) اطلاعات و آگاهي‌هايي داد ، همچنين با توجه به ويژگي‌هاي شخصيتي نوجوانان و جوانان با تنوع احوال، دگرگوني‌هاي رفتار، موضع‌گيري در برابر امور و طغيان، مبارزه ،احساسات گرم و آتشين، سن  خودنمايي و غرور، اضطراب و بيقراري، حادثه‌جويي و شرايط خاصي كه نوجوانان و جوانان دارند بصورت بالقوه آمادگي انواع آسيب‌هاي اجتماعي را در خود نهفته دارند . 

 

اگر در اين سنين ويژگي‌هاي مذكور و نيازهاي نوجوانان و جوانان از طرف مسئولين ذيربط ، خانواده‌ها و مربيان پرورشي و تربيتي مورد توجه واقع نشود نسل نوجوان و جوان با مسائل و مشكلات فراوان مواجه خواهد شد.يكي از مواردي كه در مديريت زمان نوجوانان و جوانان نقش بسزايي دارد، خود تنظيمي مي‌باشد. يادگيري خودتنظيمي[1] از مقوله‌هايي است كه به نقش فرد در فرآيند يادگيري توجه دارد. اين سازه ابتدا در سال 1967 توسط بندورا مطرح شد (كديور، 1380) . اين سازه در نظريه‌هاي مختلف روانشناسي از جمله نظريه‌هاي رفتاري، شناختي، شناخت اجتماعي، و ساخت‌گرايي مورد توجه قرار گرفته است. صاحب‌نظران مختلف الگوهاي متفاوتي از خود تنظيمي در يادگيري ارائه داده‌اند. از جمله اين الگوها، الگوي پينتريچ[2] (1986) است. در اين الگو، خود تنظيمي در يادگيري به استفاده از راهبردهاي شناختي[3]، فراشناختي[4]، و مديريت منابع[5] اطلاق مي‌شود.

راهبردهاي شناختي، به راهبردهايي كه دانش‌آموزان براي يادگيري، به خاطرسپاري، يادآوري، و درك مطلب از آنها استفاده مي‌كنند ، اشاره دارد، اين راهبردها هم براي تكاليف ساده و حفظ كردني و هم براي تكاليف پيچيده‌تر كه به درك و فهم نيازمندند كاربرد دارد(صمدي،1383).

 

راهبردهاي فراشناختي، راهبردهايي هستند كه جهت برنامه‌ريزي- بازبيني- اصلاح فعاليت‌هاي شناختي مورد استفاده قرار مي‌گيرند. (براون و همكاران، به نقل از صمدي، 1373).

راهبردهاي مديريت منابع، راهبردهايي هستند كه يادگيرندگان از آن براي كنترل و اداره محيط، مثل مديريت در تنظيم وقت، نحوه تلاش، انتخاب محيط مطالعه، همچنين از افراد ديگر مثل معلمان، همسالان، و مانند آن استفاده مي‌كنند. اين راهبردها به دانش‌آموزان كمك مي‌كند تا با محيط سازگار شده و آن را با توجه به هدف‌ها و نيازهاي خود تغيير دهند. (زيمرمن و مارتينز- پونز[6]، 1986)

 

در دوره نوجواني بايد به نوجوان خود نظم‌دهي رفتار را آموخت ، اينكار بوسيله آموزش و از طريق رسانه‌ها قابل حل مي‌باشد.همانطور كه بندورا در مورد خود نظم‌دهي رفتار گفته‌اند، رفتار آدمي عمدتاً يك رفتار خود نظم داده شده است و رفتار شخصاً تقويت شده بهتر از رفتارِ از بيرون تقويت شده، نگهداري مي‌شود،  بايد به گونه‌اي رفتار كرد كه نوجوان خود پي به مسئله زمان ببرد (سيف، 1385، ص 370).  از جمله چيزهايي كه نوجوان و جوان از تجربه مستقيم و غيرمستقيم (جانشيني) مي‌آموزد، معيارهاي عملكرد مي‌باشد و زماني كه اين معيارها آموخته شده‌اند، پايه‌اي مي‌شود بر ارزشيابي شخصي فرد . كارآمدي شخصي تصوري يا خود كارآمدي تصوري، همانند معيارهاي عملكرد دروني شده، نقش مهمي در رفتار خود نظم‌دهي ايفا مي‌كند.زماني كه به نوجوان و جوان درخصوص خود نظم‌دهي آگاهي داده شود و يادگيري ايجاد كرد ،فرد در تلاش است تا به كارآمدي شخصي تصوري، سطح بالايي برسد، زماني كه به اين سطح رسيدند بيشتر مي‌كوشد و پشتكار بيشتري از خود نشان مي‌دهد و موفق مي‌شوند.بندورا مي‌گويد كه چون افراد داراي كارآمدي شخصي تصوري سطح بالا بر روي امور، كنترل بيشتري دارند، عدم اطمينان كمتري را تجربه مي‌كنند و كمتر مي‌ترسند (سيف، 1385، ص 370).

 

نوجوانان و جوانان براي مديريت كردن زمان در انجام فعاليتها بايد از يكسري فنون بهره كافي را ببرند تا بتوانند بر زمان خود مديريت كنند، از جمله براي كارهاي خود هدف را مشخص كنند ،برنامه‌ريزي در كارها داشته باشند، كارهاي خود را تجزيه كنند و آنرا از كوچك يا كم به بزرگتر يا زياد انجام دهد ، كارها را اولويت‌بندي كند، كارهاي موظفي را پيگيري كند كه آيا آن كار انجام شده يا خير و همچنين نگذارد كه تغييرات در برنامه‌ها آن هارا مضطرب كند و استرس ايجاد كند.تغييرات پردامنه و سريع بلوغ موجب مي‌شود نوجوان تقدم و تأخر كارهايش را از دست بدهد. او نمي‌تواند براي روزمرگي‌اش اولويت خاصي را برگزيند و از اين رو ممكن است در امور درسي به افت و بي‌انگيزگي دچار شود يا تعادلي منطقي ميان ساعات بازي،‌خواب و كارهاي روزمره برقرار نكند. ممكن است انرژي زيادي براي يكي از فعاليتهاي روزمره صرف كند و ازكارهاي ديگر باز بماند، مشاوره و دادن اطلاعات و آگاهي در اين باره ضروري مي‌باشد.

 

نوجوانان و جوانان از جمله كساني هستند كه با درك اهميت زمان و استفاده صحيح از زمان مي‌توانند علاوه بر اينكه خود، از زمان، بهره كافي ببرند به اهداف مورد نظر در محيط جامعه و مدرسه دست يابند.رسانه‌ها با تحولاتي كه در جنبه‌هاي مختلف از بعد فن‌آوري تجهيزاتي و حجم و روش داشته‌اند به عنوان حاملان و منتقل كنندگان پيام، مي‌توانند در باورها و افكار نوجوانان و جوانان موثر باشند. رسانه‌ها بدون در نظر گرفتن مرزهاي جغرافيايي، عقيدتي و فرهنگي، امكان حضور در همه نقاط جغرافيايي پيدا كرده‌اند.تاثيررسانه ها بر نوجوانان و جوانان با استفاده از ابزارهايي است كه آن ابزارها امكان اين تأثيرگذاري را معين مي‌كند. 

 

صداوسيما به عنوان يكي از ابزارها در اين راستا مطرح است. چون نفوذ، حضور، نحوه بيان و شكل انتقال پيام در رسانه صدا و سيما به طرز ويژه‌اي است كه مخاطب را مي‌تواند با انواع و اقسام شگردها و روش‌هايي كه در آن وجوددارد به خود جلب كند. اين رسانه مي‌تواند در نحوه تغيير دگرگوني در نوجوانان و جوانان پرنفوذترين و موثرترين عامل باشد. البته نقش و سهم تلويزيون در تاثيرپذيري بر روي جوانان و نوجوانان حائز اهميت مي‌باشد، ضمن اينكه از تلويزيون در همه ساعات شبانه‌روز و در خانه مي‌توان استفاده كرد. نقش آموزش رسانه‌ها مهم‌تر از آموزش رسمي مراكز آموزشي مي باشد، زيرا دامنه كار مراكز آموزشي محدود است در صورتي كه آموزش از طريق وسايل ارتباط جمعي گسترده و هميشگي است. البته وسايل ارتباط جمعي خصوصاً تلويزيون آموزش را همراه با صحنه‌هاي زنده ارائه مي‌دهد كه شوق بيشتري را براي يادگيري ايجاد مي‌نمايد ، رسانه‌ها بخصوص تلويزيون مي‌تواند تآثير خيلي زياد بر روي نوجوانان و جوانان داشته باشد. حال اين پرسش مطرح مي‌شود كه مديريت زمان در اين ميان چه نقشي را ايفا مي‌كند؟ همه مي‌دانند كه زمان ،گذراست و در اختيار ما نيست و فرصت از دست رفته جبران ناپذير است. پس مديريت اين سرمايه با چنين اهميتي چه مفهومي مي‌تواند داشته باشد؟ بسياري از صاحبنظران مديريت، بر اين باورند كه كاربرد مفهوم مديريت زمان، صحيح نيست و به جاي آن استفاده از برنامه‌ريزي زمان، مطلوب‌تر است. با بررسي‌ها و جستجوهايي كه در مراكز پژوهشي و دانشگاهي انجام شد،

 

تحقيقي با عنوان «بررسي ميزان مهارت مديريت زمان در نوجوانان و جوانان» به دست نيامده است، عمده بررسي‌ها حول محور مديريت زمان بوده است كه نشان مي‌دهد اتلاف وقت زياد مي‌باشد و مديريت زمان  اندك. در اين تحقيق سعي شد با بررسي ميزان مهارت نوجوانان و جوانان در مديريت زمان، مورد تحليل قرار گيرد. بنابراين در اين تحقيق در پي پاسخ به اين سؤال مي باشد كه آيا برنامه‌ريزي براي كارهاي محوله از مديريت زمان، تبعيت مي‌كند؟ آيا توانايي مديريت زمان در نوجوانان بيشتر از جوانان است ؟ آيا  بين مهارت مديريت زمان در نوجوانان و جوانان تفاوت وجود دارد؟ آيا نوجوانان و جوانان طبقه پايين با نوجوانان و جوانان طبقه بالاي جامعه از نظر مديريت زمان تفاوت دارند؟آيا نوجوانان و جوانان دختر نسبت به نوجوانان و جوانان پسر از مديريت زمان بهتر استفاده مي كنند؟آيا رابطه اي بين اتلاف وقت و مديريت زمان وجود دارد؟ايا بين ميزان مديريت زمان و ميزان تماشاي تلويزيون رابطه اي وجود دارد؟



1- Self-Regulation learning

2- Pintrich

3-Cognitive Strategies

4-Metacognitive Strategies

5-Resource Management Strategies

1- Zimmerman & Matinez- Pons

 
 
 
 
واژگان كليدي: مهارت مديريت زمان، نوجوانان، جوانان
 
 
 
 
اهميت و ضرورت تحقيق    
در جامعه ما، الگوي صرف وقت به ميزان قابل ملاحظه‌اي كمياب است. با وجود آنكه همه به يك ميزان، زمان در اختيار داريم، ولي ديده مي‌شود آنهايي موفق‌ترند كه از وقت خود بهتر استفاده مي‌‌كنند، الگوي رفتاري صحيح را بايد با آموزش ايجاد كرد، مديريت زمان، دانش، نگرش و رفتار افراد را در جهت بهره‌برداري هر چه بيشتر از عمر ارتقاء مي‌بخشد. زمان و چگونگي مديريت بهينه آن، يكي از مسائلي است كه براي انسان‌ها حائز اهميت است. ارزش زمان براي همه برابر نيست و همه به نحو يكساني از آن استفاده نمي‌كنند. بسياري ازانسان‌ها علاقه‌مندند كه به نحو احسن از زمان، نهايت بهره را ببرند، در حاليكه براي ديگران اين چنين نيست ،در اين خصوص كه چگونه از زمان استفاده شود، مسلماً به يك‌سري مهارت‌ها و مديريت‌هاي ويژه‌اي مورد نياز است، به عبارتي هر چه ميزان آشنايي با اين مهارت بيشتر باشد به همان نسبت كنترل و مديريت آن ساده‌‌تر و دقيق‌تر صورت مي‌گيرد.
 
 تحقيقات انجام شده نشان مي‌دهد كه مديريت زمان در اهمالكاري تحصيلي تأثيرگذار است. مديريت زمان يكي از مسائل مهم و جدي در سطح بين‌المللي است. جوانان و نوجوانان نيز بدون مديريت زمان گاهي تمامي وقت خود را در امور غير ضروري از بين مي‌برند، استفاده درست و مؤثر از زمان، مي‌تواند بعنوان رفتاري در جهت تأييد وجود انگيزش پيشرفت و موفقيت در نوجوانان و جوانان باشد. با اين حال موضوع مهارت نوجوانان و جوانان در مديريت زمان، موضوعي است كه كمتر به آن پرداخته شده است. 
 
بنابراين انجام پژوهش به منظور شناسايي رابطه و تعامل ميان مهارت نوجوانان با مهارت جوانان در مديريت زمان به مشاوران و برنامه‌ريزان در امور نوجوانان و جوانان كمك خواهد كرد تا در جهت ارائه شيوه‌هاي مناسب برنامه‌ها و راهكارهاموفق شوندو راهنمايي لازم بدهند ،در اهميت مديريت زمان مي‌توان گفت كه نوجوانان و جواناني كه نتوانند وقت خود را تنظيم كنند ازعهده انجام هيچ‌كاري بر نخواهند آمد. در زمينه مهارت نوجوانان و جوانان در مديريت زمان تاكنون در كشورمان تحقيقات اندكي انجام شده ،در نتيجه فقدان سابقه تحقيقي در بستر بومي جامعة مورد مطالعه، يكي از دل مشغولي‌هاي جدي تحقيق مي‌باشد.از سوي ديگر مواجه با ازدياد منابع در به انحراف كشاندن قشر نوجوان و جوان ،دسترسي محدود نوجوانان و جوانان به مشاوران و روانشناسان تربيتي متخصص و ماهر از جمله مشكلاتي است كه نشان مي‌دهد نوجوان و جوان در چه شرايط بحراني روبرو مي باشند.
 
 مديريت ضعيف زمان را نمي‌توان پنهان نمود و اثربخشي بيشتري مورد نيار است، زيرا براي موفقيت بيشتر چه در زندگي شخصي و چه در زندگي حرفه‌اي، نيازمند بكارگيري راهبردهاي مديريت زمان مي‌باشيم. اين راهبردها براي استفاده بهينه از وقت، تنظيم شده و بعنوان روش‌هايي براي كنترل زمان به كار مي‌رود. با استفاده مؤثر از زمان مي‌توان اهداف را مشخص كرد و وظايف و فعاليت‌ها را برنامه‌ريزي و اولويت‌بندي نمود، با برنامه‌ريزي ، درك نوجوان و جوان از زمانِ در دسترس، افزايش يافته در نتيجه مي‌توانند از زمان خود به صورت هدفمند و سازمان يافته بهره‌مند شوند. بيشترين كاربرد مديريت زمان مي‌تواند در جوانان و نوجوانان باشد چرا كه اين قشر از جامعه در آينده بعنوان نسل جديد چرخهاي اقتصادي، علمي، فرهنگي كشور را به عهده خواهند داشت. با توجه به اهميت فراگيري اصول مديريت زمان و آگاهي از مهارت نوجوانان و جوانان در مديريت زمان، تأثير آن در سلامت جامعة فرداي ما مي‌باشد.
 
 اين تحقيق شايد وسيله‌اي جهت فراگيري و انتقال آن به ديگران و گامي در جهت رشد و تعامل جامعه برداشته شود. ضرورت توجه به مديريت زمان بخصوص دركلان شهر تهران كه نوجوانان و جوانان زيادي از وقت خودشان را به طرق مختلف از جمله ماندن در ترافيك و استفاده نادرست از اينترنت و بازي‌هاي كامپيوتري و قدم زدن (پرسه زدن) در كوچه و خيابان و از اين قبيل از دست مي‌دهند، حائز اهميت است.از طرفي ديگر، پيچيدگي شرايط زندگي به واسطه ظهور رسانه‌هاي مختلف، موقعيت‌هاي پيچيده اجتماعي و اخلاقي، تغييرات اجتماعي، انتظارات و ارزش‌ها، فرصت را براي نوجوانان وجوانان تنگ‌تر و شرايط را بسيار سخت‌تر كرده است. به همين دليل، آموزش راهبردهاي مديريت درست زمان براي نوجوانان وجوانان در كشور ما يك ضرورت است. از آنجا كه نوجوانان و بخصوص جوانان پرمشغله‌ترين قشر جمعيت جوان هستند، همچنين قشر عظيمي از جمعيت كشور مان را تشكيل مي دهند،ارائه راهبردهاي مديريت زمان به آنان، بسيار مهم به نظر مي‌رسد.
 
 
 
 
نتابج:
نتايج اين بررسي نشان داد كه بيش از نيمي از نوجوانان و جوانان به صورت منظم تلويزيون تماشا مي‌كنند و از اين تعداد بين ساعات 24-19 تلويزيون تماشا مي‌كنند. براي ترويج فرهنگ استفاده بهينه از زمان، صداوسيما در اين ساعات مي‌تواند از طريق پخش برنامه‌هاي آموزشي در خصوص مديريت زمان، توليد فيلم و سريال در زمينه فرهنگ استفاده بهينه از زمان، ارائه بحث‌هاي كارشناسي از طريق متخصصين، مشاوران و روانشناسان، نشان دادن الگوهاي عيني از طريق مجرياني كه خودشان استفاده بهينه از زمان كنند، مي‌توانند در زمينه استفاده بهينه از زمان به نوجوانان و جوانان آموزش دهند.
 
در بررسي رابطه بين ميزان تماشاي تلويزيون و مديريت زمان نشان داد كه با افزايش ميزان تماشاي تلويزيون در نوجوانان و جوانان مديريت كردن زمان كاهش مي‌يابد و نمي‌توانند از وقت خود به نحو احسن استفاده كنند، براي جلوگيري از اين كار، صداوسيما بايد برنامه‌هايي پخش كند كه  زماني كه نوجوانان و جوانان وقت خود را به تلويزيون تماشا كردن صرف مي‌كنند بايد استفاده بهينه از آن زمان ببرند و آن برنامه‌ها بايد متنوع و در عين حال جذاب و آموزنده باشد. از آنجا كه بيش از نيمي از نوجوانان به ويژه جوانان مهمترين عامل اتلاف وقت خود را نداشتن شغل مناسب، بازي‌هاي كامپيوتري، نبود برنامه‌ريزي منظم، نبود تفريح و سرگرمي براي اوقات فراغت دانسته‌اند، بنابراين شايسته است فرهنگ استفاده و بجا از امكانات و وسايل در قالب فيلم‌ها، سريال‌ها و برنامه‌هاي ديگر به نوجوانان و جوانان آموزش داده شود.
 
با توجه به نقش محوري و پرمسئوليت نوجوانان و جوانان در آينده و با توجه به اينكه شاخص ميزان برنامه‌ريزي و نظم در پسرها كمتر از دخترها بوده است، لازم است پسرها متناسب با نقش و وظايف خاصي كه برعهده آنها گذاشته مي‌شود از حيث اصول برنامه‌ريزي، نظم و مديريت زمان آموزش داده شوند و دست‌اندركاران آموزه‌هاي مبتني بر اصول برنامه‌ريزي و نظم، مديريت زمان را در متن برنامه‌ها، فيلم‌ها و سريال‌ها به آنها انتقال دهند.
 
با توجه به اينكه شاخص ميزان برنامه‌ريزي و نظم در گروه نوجوانان كمتر از جوانان بوده است و با توجه به نقش سازنده اين قشر (دانش‌آموزان) در آينده اين مرز و بوم لازم است صداوسيما در برنامه‌هايي از كارشناسان و مشاوران تحصيلي و تربيتي براي حل مشكلات و پاسخ به سؤالات نوجوانان دعوت كنند.
صداوسيما مي‌تواند با معرفي افراد نمونه و شايسته‌اي كه در طول زندگي به موفقيت‌هاي بسياري دست يافته و موفقيت خود را مرهون برنامه‌ريزي و نظم در زندگي مي‌دانسته‌اند، مشوق مخاطبان در اين زمينه باشد. به نظر مي‌رسد از آنجا كه نوجوانان نسبت به برنامه‌ريزي و نظم اقبال نشان داده‌اند، معرفي دانش‌آموزان ممتاز كه موفقيت‌هايي كسب كرده‌اند مؤثر باشد.
به تصوير كشيدن آثار و عواقب نبود برنامه‌ريزي، بي‌نظمي و مديريت زمان، مي‌تواند انگيزه افراد را به سمت اجتناب از بي‌نظمي و بي‌برنامگي و اتخاذ هدف و برنامه‌ريزي در كارها و وظايف زندگي سوق دهد.
 
به نظر مي‌رسد به تصوير كشيدن تأثيرات رواني همچون بالا بودن ميزان رضايت خاطر و آرامش در افرادي كه داراي برنامه‌ريزي و مديريت زمان در زندگي هستند و فرصت‌هاي زندگي خود را غنيمت شمرده و در جهت رشد و بالندگي خود و جامعه تلاش مي‌كنند، در تقويت و رواج فرهنگ مديريت زمان در زندگي مخاطبان مؤثر باشند.
 
 
 
 
فهرست مطالب
                                                                                                                                                                                   
چكيده
 
فصل اول: چارچوب تحقيق 2
مقدمه 3
بيان مسئله  5
اهميت و ضرورت تحقيق 10
اهداف تحقيق 12
سؤال‌هاي تحقيق 13
فرضيه‌هاي تحقيق 13
تعريف مفاهيم 14
 
فصل دوم: مباني نظري و پيشينه تحقيق 16
مقدمه 17   
ماهيت و مفهوم زمان  18
تاريخچه مختصر از زمان 20
مفهوم مديريت زمان 24
مباني نظري مديريت زمان 24
مفهوم نوجواني 40
نوجواني و رشد آن در مكتب اسلام 40
نوجواني و رشد آن در نظريه‌هاي معاصر 42
نظريه‌هاي رشد نوجواني 44
ويژگي‌هاي نوجواني 60
جواني 63
جواني و رشد آن در اسلام 63  
جواني و رشد آن در نظريه‌هاي معاصر 64
شرايط زيستي ـ غريزي جواني 66
شرايط ذهني جواني 67
شرايط رواني جواني 68
شرايط عاطفي و اخلاقي جواني 69
ويژگي‌هاي رشد جواني 72
رشد اجتماعي و اخلاقي 75
ويژگي‌هاي تفكر دوره جواني 76
مفهوم روانشناختي مديريت زمان  80
اصول مديريت زمان 84
ديدگاه‌هاي مديريت زمان 85
تكنيك‌هاي مديريت زمان 86 
قوانين مرتبط با مديريت زمان 91
نسل‌هاي مديريت زمان 93
عوامل اصلي در عدم استفاده بهينه از زمان 95 
عوامل اتلاف وقت 99
مباني نظري رسانه  105 
پيشينه تحقيق 114
تحقيقات انجام شده در داخل كشور پيرامون مديريت زمان 115
تحقيقات انجام شده در ساير كشورها پيرامون مديريت زمان 122
جمع بندي ادبيات و پيشينه تحقيق 130
 
فصل سوم: روش تحقيق 137
مقدمه 138
روش تحقيق 139
جامعه آماري 140
نمونه و روش نمونه‌گيري 140
حجم نمونه 142   
ابزار اندازه‌گيري  142     
نمره‌گذاري پرسشنامه مديريت زمان  143
روايي  143
پايايي  144
روش تجزيه و تحليل داده‌ها  144
روش اجرا                                                                     
 
 
فصل چهارم: تجزيه و تحليل داده‌ها  147
مقدمه  148 
ويژگي پاسخگويان نوجوانان و  جوانان 150
جنسيت  150
سن  151
ميزان تحصيلات 152
طبقه اقتصادي ـ اجتماعي 153     
وضعيت تماشاي تلويزيون 154 
وضعيت زمان تماشاي تلويزيون در شبانه‌روز 155
وضعيت زمان تماشاي تلويزيون در طول هفته 156
بررسي چگونگي نقش صداوسيما در ترويج فرهنگ استفاده بهينه از زمان 158
بررسي عملكرد صداوسيما در آموزش مديريت زمان 159
بررسي مهمترين عامل اتلاف وقت در بين نوجوانان و جوانان 160
بررسي شاخص هدفگذاري در مديريت زمان 161
بررسي شاخص اولويت‌بندي در مديريت زمان 162
بررسي شاخص برنامه‌ريزي در مديريت زمان 163
بررسي نمره شاخص‌هاي مديريت زمان 164
بررسي رابطه بين ميزان تماشاي تلويزيون و مديريت زمان  165
بررسي تفاوت ميانگين نمره شاخص‌هاي مديريت زمان در نوجوانان و جوانان 166
بررسي تفاوت ميانگين نمره شاخص‌هاي مديريت زمان به تفكيك جنس  169
بررسي تفاوت ميانگين نمره شاخص‌هاي مديريت زمان برحسب تحصيلات 171   
بررسي تفاوت ميانگين نمره شاخص‌هاي مديريت زمان برحسب طبقه اقتصادي ـ اجتماعي 174   
 
فصل پنجم: بحث و بررسي نتايج  176
مقدمه  177
خلاصه نتايج  178
بحث و نتيجه‌گيري  187
پيشنهادهاي كاربردي صداوسيما  190   
محدوديت‌هاي تحقيق  192
پيشنهادات  194
منابع ومآخذ                                                                                                        195
منابع فارسي  195
تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.